>
وبلاگicon
عهد

دلــــــی پـــر از حــرف

 

یا به خود نیمه شبی مست هم آغوشم کن

یا ز من بگذر و یکباره فراموشم کن

یا مکن باده گساری بر من باد گران

یا که مستم کن و خوابم وکن و مدهوشم کن

یا زلذات هم آغوشی خود کمتر گوی

یا که ترکم کن و با غصه هم آغوشم کن

یا چو پیمان ز فغان گوش فلک کر سازم

یا بزن بر دهنم بوسه و خاموشم کن

زلف چون دوش،رها،تا بسر دوش مکن

ای مه امروز پریشان ترم از دوش مکن

ای سر زلف سیه دیگرم آشفته ساز

اینهمه با مه من دست در آغوش مکن

گوهر اشک بین وز چشمم مفکن

سخن مدعیان را گهر گوش مکن

عهد کردی که کشی فرصت خود را روزی

فرصت ار یافتی این عهد فراموش مکن

 

+نوشته شده در چهار شنبه 14 / 5 / 1392برچسب:,ساعت11:0 قبل از ظهر توسط reyhane | |

صفحه قبل 1 صفحه بعد